و باز هم غم
به یاد کربلا دل ها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است مرام شیعه در خون ریشه دارد نگهبانی ز خط خون چنین است آدم هبوط کرده به زمین نوح طوفان زده ابراهیم مبتلا به ذبح فرزند عیسای به معراج رفته موسای لن ترانی شنیده همگی ندیده برایت گریسته اند ابتدای عزایت ازل و انتهای آن ابد است چگونه ساغر بلا را سر کشیدی که الستیان مبهوت عرشیان را مجنون و فرشیان را شیدای خویش ساختی ذات حق اول عزادار توست که در شب اول محرم پیراهن خونی تو را کتیبه وار به ساق عرش میکوبد و عالم را به واسطه همین پیراهن پرخون ماتمکده عزایت مینماید تو را آدمی نشناخته به گریه مینشیند ندی...
نویسنده :
مامان جی
2:00